متن سخنراني در همايش اعلام پلاتفرم انتخاباتي در کابل
متن سخنراني در همايش اعلام پلاتفرم انتخاباتي در کابل
داکترحبيب منگل

 بسم ا لله الرحمن الرحیم 

برادران و خواهران وعزیز! 

          افتخار دارم که امروز در محضر شما فرزندان ترقیخواه و آزادی دوست ملت افغانستان، بیرق مبارزه برای خوشبختی، عدالت، ترقی و استقلال وطن محبوب ما را ،که به همت شما، هرگزبر زمین گذاشته نشده و همیشه بر افراشته بوده است،  بلند تربر می افرازم و آغاز کوششِ بزرگ، دشوار و غرور آفرینِ مشترک ما را برای ایجاد حکومت ملی و خدمتگزارمردم ، حکومت رفاه وعدالت اجتماعی و حکومتی که به نا امنی ، فساد ،فقر ،زورگویی ، ستم ، و جفای ملی واجتماعی در کشور خاتمه دهد  اعلام میکنم. 

   از روزی که نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان مرا مؤظف به وارد شدن درین میدان پر افتخار کرد، شما، هرکدام،زن و مرد، جوان و کهنسال، با ایمان به یاری خداوند، برایم گفتید : پیروزی ممکن است. مصیبت و ستم سرنوشت حتمی ما نیست. پس ازین سالهای طولانی مظلومیت و شهادت، ما سزاوار آن نیستیم که گروهی فساد پیشه، قاچاقبر،جنایت کار وزورگو، برسرنوشت ما مسط شوند . شما به من گفتید ، ما سزاوار آن نیستیم که با وجود بی اعتمادی به عادلانه بودن این انتخابات،  وظیفۀ شهروندی خویش بدانیم، وظیفۀ وطنی خویش بدانیم که به پای صندوق های رأی برویم تا به فساد ،  چور ، ظلم ،فقر وبیکا ری خاتمه بخشیم، اما راهی جز این نداشته باشیم  که به همان فساد پیشه گان که اکنون برای قدرت بیشتر به نفع شبکۀ خود و گرفتن سهم بیشتر در تقسیم غنایم، به انتخابات رو آورده اند، رأی بدهیم. آنها میخواهند قدرت در حلقات خود شان باقی بماند و کاندید های ترقیخواه را از صف اول به عقب برانند. 

   اینک، خواهران و برادران، ما در پیشگاه شما ترقیخواهان و وطندوستان افغانستان قرار داریم و یکجا با شما، به مردم وطن خویش که راه نجات را جستجو میکنند، میگوییم : ما آماده هستیم. ما برای ترجمانی خواسته ها و مطالبات شما و دفاع از منافع و حقوق شما آماده هستیم. 

   در جریان یکماه گذشته، صد ها تن از میان شما در رابطه با فراخوان اینجانب ابراز نظر کردند. بیش از بیست سازمان مترقی و عدالتخواه، نظریات و مطالبات خود را در اختیار من گذاشتند. عدۀ قابل ملاحظه یی از کاندیدانِ این انتخابات ریاست جمهوری با من به گفتمان دوستانه پرداختند، از نظریات و پروژه های خویش مرا آگاه ساختند و من نظریات خویش را در اختیار آنها قرار دادم. از علما و روحانیون ترقیخواه تا استادان و معلمان، از روشنفکران و فرهنگیان تا کادر ها و متخصصین ملکی و نظامی، از فعالان جامعۀ مدنی تا نماینده گان اقوام و قبایل، زن و مرد درین نظر خواهی سهیم شدند. پلاتفورم انتخاباتی یی که امروز فشردۀ آن در اختیار شما قرار میگیرد،حاصل این جستجوی مشترک، اعتقاد مشترک و دورنمای مشترک ماست. 

  آنچه امروز اهمیت درجه اول دارد و ما آنرا در مرکز توجه خویش قرار میدهیم، وحدت ملی افغانستان و همزیستی مردمان سرزمین مشترک ماست.

  طی دهه های گذشته، همان هایی که امروز ریا و تزویرِ شان برای مردم افغانستان ثابت شده است، همانهایی که برای ثروتمند شدن از هیچ جفایی در حق شما دریغ نکردند، همانهایی که برای پُر کردن جیب های خود، به فساد، رشوت، اختلاس و چور ملکیت عامه متوسل شدند، بلی! همین هایی که شما خوب میشناسیدشان، جنگ اقوام، رقابت زبان ها و درگیری مذاهب را راه انداختند. آنها به خارجی ها گفتند : درین کشور پشتون به خون تاجک و هزاره تشنه است. تاجک و ازبک و پشه یی، به مرگ پشتون و هزاره و نورستانی و ترکمن راضی اند. به زبان دری کمک نکنید، زیرا پشتون ها و ازبک ها خوش ندارند. به زبان پشتو کمک نکنید، زیرا تاجیک ها، هزاره ها و ترکمن ها خوش ندارند. به زبان های کوچک کمک نکنید، زیرا کوچک استند و مبادا که بزرگان دق شوند. به من کمک کنید که نمایندۀ فلان قوم و فلان منطقه هستم، من که ثروتمند باشم، قومم خرسند خواهد بود و فرمانبردار شما خواهد شد.

سیاستِ تقسیمِ امتیازات و امکانات بر مبنای مصلحت های شبکه یی،مناطق وسیعی از مُلک ما را از امکان انکشاف محروم ساخت. آنها کار را به جایی کشاندند که پروژه های بزرگی برای «ملت سازی» در افغانستان رویدست گرفتند. یعنی اول شروع کردند از برخورد تبعیضی در بین مردم ما، تا با تطمیع این و آن، آرامش را خریداری کنند و آنگاه که دیدند در نتیجۀ این سیاست، مردم پراگنده شدند و نارضایتی از برخورد جانبدارانۀ دولت بالا گرفت، به مهندسی سیاسی و معاملات بزرگتر آغاز کردند و گفتند : از صفر شروع کنیم. متشکر باشید، ما برای شما ملت میسازیم. درست همانطوری که در مورد اردوی ملی ما کردند. اول سازمان اردو را پارچه پارچه کردند، ده ها هزار کادر و افسر کار آزمودۀ ملی را که در طی چندین دهه تربیه شده اند، به خانه هایشان فرستادند و آنگاه تصمیم گرفتند که از صفر شروع کنند و گفتند : متشکر باشید، ما برایتان اردو میسازیم. درست همان کاری که با دولت در مجموع کردند. اول ارگانهای اساسی قدرت مرکزی و محلی دولت را  از تشکیلات خط زدند، مؤسسات تولیدی، تجارتی و تأمیناتی دولت را لیلام کردند، ده ها هزار کادر و متخصص ملی را که سرمایۀ بی بدیل وطن ما استند،به بیکاری و کاسبی سوق دادند، آنگاه تصمیم گرفتند که از صفر شروع کنند و گفتند : متشکر باشید که ما برایتان دولت میسازیم. 

 ما با صدای بلند و با اتکا به وطندوستی بیشائبۀ شما وطنداران میگوییم : این از صفر شروع کردن ها را بس کنید ! این ملت وجود دارد ! این ملت، تاریخ دارد، ریشه دارد، دلیل وجودی دارد و روح مشترک، ارادۀ زنده گی خود و اولاد خود را در همین وطن واحد و تقسیم ناپذیر دارد. هرچند سیاست های هراس زده و بی پایۀ حاکمیت،  وحدت ملی ما را با آزمایش های جدی مواجه خواهد ساخت، ما و شما با خون و عرق جبین ازین وطن واحد که دران یک پشه یی مساوی به یک پشتون مساوی به یک اُزبک مساوی به یک تاجیک مساوی به یک بلوچ و ترکمن ونورستانی و قزلباش و سادات و دیگران خواهد بود، حمایت و حراست خواهیم کرد.

  کسانی با ما همدردی میکنند و میگویند : احتیاط کنید، این وطن، دیگر آن وطن سابق نیست، مخالفت ها و تضاد های قومی و زبانی بسیار زیاد و بسیار حاد شده اند. مبادا در انتخابات به ضرر تان تمام شود. اینطرف یا آنطرف، خطِ تان را روشن کنید.  بگذار اینها با وضاحت بدانند که خطِ ما از قبل روشن است. 

 مخالفت ها زیاد باشد یا نباشد، حاد باشد یا نباشد، اگر درین مُلک یک نفر باقی بماند که حرفی جز وحدت و برادری اقوام، زبان ها و مذاهب وطن ما، حرفی جز حقوق مدنی و شهروندی فرد فردِ باشنده گان این وطن بر زبان نیاورد، من، آن یکی خواهم بود. ما و حزب ما، نهضت فراگیر، نه از کاسۀ کثیفِ نفاق ملی در گذشته خورده ایم و نه خواهیم خورد. من در جریان بیش از 40 سالِ زنده گی سیاسی، رهبرِ تاجیک، رئیس جمهورِ پشتون،صدراعظمِ هزاره، منشی اُزبک و رفیقِ ترکمن، نورستانی، بلوچ و پشه یی داشته ام. از آنان آموخته ام و آنان را دوست داشته ایم. من مبارزه بخاطر درد مشترک را از آنان فرا گرفته ام و اینرا که هزارۀ گرسنه و پشتونِ گرسنه، هردو گرسنه اند و باید بازو به بازوی هم بدهند. نگاه کنید به حزب من، به ستاد انتخاباتی و گروه هوادارانم. آنان فرزندان خدمتگذار مردم افغانستان، و متعلق به  همه مناطق، همه اقوام، همه مذاهب و زبانهای کشور ما هستند. یکی از میان آنها به فکر مبارزۀ قومی و زبانی نیست، همه برای جامعه یی عادلانه و پیشرفته در کنار هم ایستاده اند. آنها در همه چیز با هم موافق نیستند اما همراه، متحد و همبسته اند.آنان نه بخاطر ملاحظات قومی، بلکه بخاطر آیندۀ بهتربرای مردم ما، از هر قوم و منطقه یی جمع شده اند.

  بگیرید جوانان! بگیرید عزیزانم! این روحِ تحمل، این شوقِ همرزمی و همسویی با انسانهایی را که با شما تفاوت دارند. روزی این مشعل را کسانی به من انتقال دادند، امروز نوبت شماست. به این شعله  در قلب تان جا دهید و با آن بزرگ شوید. 

 حق شهر وندی ارزشمند تر از هرگونه وابستگی قومی، خویشاوندی  و علایق مذهبی،حزبی وگروهی است. هر شهروند افغانستان،چه زن، چه مرد ،کودک  یا جوان، میان سال یا کهنسال، بر خوردار ازحقوق برابر شهر وندی می باشد.هر دولت و هر سازمان سیاسی باید مدافع این حقوق باشد و نگذارد که این حقوق به هر بهانه ای که باشد پا مال شود. در حکومتی که ما مد نظر داریم،هیچ کس نباید به خود اجازه دهد که حقوق قانونی شهروندی مردم افغانستان را، صرف نظر از جنس، قوم، زبان، مذهب و دین آنان، نا دیده بگیرد.

  همۀ مناطق افغانستان، همه ولایات، هر افغان، به مکتب، به انرژی، به مؤسسات صحی، به راه های مواصلاتی، به زنده گی فعال فرهنگی نیاز دارند. حکومت ما، زیرا که حکومت وحدت و وفاق ملی خواهد بود، این حق مردم همه مناطق افغانستان را برسمیت خواهد شناخت، هنگام توزیع امکانات عامه، عادل خواهد بود و وحدت ملی را تقویت خواهد کرد. این حکومت، در سیاست ترقی اقتصادی و اجتماعی محلات، نه حُب و بغض نسبت به این یا آن قوم، این یا آن محل، بلکه منافع عامه و ضرورت های اساسی مردم را معیار قضاوت و تصمیم قرار خواهد داد. 

  تحکیم وحدت ملی، نه از راه سرکوب خواست بر حق مردم برای پیشرفت محلات شان، نه از راه خفه کردن خواست برحق آنان برای مشارکت در تصامیم مربوط به محلات شان، بلکه از راه تشویق این ارادۀ مشارکت و انتقال صلاحیت تصمیم گیری به محلات، میسر است. ما گفتمان وسیع ملی را با شرکت نماینده گان مردم، در مورد دموکراسی محلی تشویق خواهیم کرد. ما تلاش خواهیم کرد که والی ها نمایندۀ انتخابی مردم گردند و تا سطح قریه جات، در اطراف پروژه های کوچک و متوسط اقتصادی، در اطراف تعاونی های تولید و فروش محصولات،در سطح قریه، مردم  به تصمیم گیرندۀ واقعی مبدل شوند. ازینجاست که دموکراسی ریشه خواهد گرفت و به شیوۀ زنده گی مردم ما مبدل خواهد شد. ما در سطح ملی، ادارۀ مستقل گفتمان ملی را ایجاد خواهیم کرد و از ابتکارات نهاد های جامعۀ مدنی در راه ایجاد پُل های تفاهم و برادری بین هموطنان خود حمایت بعمل خواهیم آورد. 

 موضوع دیگری که در مرکز اقدامات حکومت ما قرار خواهد داشت و پلاتفورم انتخاباتی اینجانب دران باره به تفصیل مکث میکند، امنیت افغانستان و افغانها و استقلال کشور ماست. امروز، مردم افغانستان حاکم بر سرنوشت خویش نیستند. حاکمیت ملی کلا بدست افغانها نیست. دولتی پاسخگو وتمثیل کننده و مدافع این حاکمیت ملی وجود ندارد. همه کشور های همسایه به برخورد خصمانه و مداخله گرانه با کشور ما پایان نداده اند.  اکثرکشور های منطقه و همسایۀ ما، هنوز در وجود افغانستان، سرزمینی را نمیبینند که برای آنها نه منشأ خطر، بلکه منشأ خیر مشترک باشد. 

 در چنین اوضاع پیچیده،افغانستان باید دارای حکومتی باشد که توانایی و ارادۀ آنرا داشته باشد که با همه کشور ها، کشور های منطقه و بخصوص با کشور های دارای نیروی نظامی در خاک ما بحیث همتا برخورد کند، چارچوب حقوقی روشن برای رفتار نیرو های خارجی در کشور ما وضع کند ووظایف خود را  در راه ایجاد زمینه های اجتماعی و امنیتیِ بازگشت این نیرو ها، بر مبنای منافع ملی ما، بسر رساند.چنین حکومتی هرگز فراموش نمیکند که کیها انتخابش کرده اند و برای انجام چه مأموریتی انتخابش کرده اند.

  دولتی که اتباعش در زیر چشمانش، برای محاکمه  به خارج بُرده میشوند وبه حکم قاضی خارجی راهی زندانهای خارجی میگردند،دولتی ضعیف است، مشروعیتش را از دست داده است و لیاقت رهبری این کشتی شکستۀ ما را ندارد. دولتی که قادر نیست از ابتدایی ترین حق اتباع کشور خود که حق زنده گیست حفاظت کند، مردم کشور خود را، آنهایی را که برایش رأی داده اند، بی دفاع و بی وسیله، در کام خشن ترین و خونین ترین عملیات های نظامی تنها بگذارد و با وعدۀ تحقیق و بررسی و هیأت ارزیابی و غیره، فقط و فقط وقت کمایی کند، هزار بار وعده دهد که مردم را در جریان حقیقت و اقدامات خود قرار میدهد و یکبار اینکار را نکند، نمی تواند حاکمیت ملی را تمثیل کند و اتحاد هموطنان را  بصورتی تأ مین کند که نیرو های افراطی را از هرگونه پایگاه مردمی محروم سازد. 

  دولتی که میگذارد که اقتصادِ آلوده با جنایت و فساد بر کشور مسلط شود، فرصت های گرانبهایی را برای زنده گی آزاد و مرفه از مردم خود سلب میکند و امنیت کشور خود را برای دراز مدت در معرض خطر قرار میدهد. 

  افغانستان به حکومتی مردمی، پاسخگو و نیرومندضرورت دارد، که همزمان با ایجاد شرایط امنیتی، ثبات سیاسی و احیای قدرت دفاعی کشور، توانایی آنرا داشته باشد و عالیترین وظیفۀ وطنی خود بداند که ضرورت اتکای دراز مدت بر نیرو های نظامی خارجی را برای دفاع از تمامیت ارضی خود مرفوع سازد.   

حضور نظامی فزایندۀ ایالات متحدۀ امریکا و ناتو در کشور ما، از یکطرف مهمترین عاملِ بر سر پا نگهداشتنِ دولت فعلی است، اما از جانب دیگر، حاکمیت ملی مردم افغانستان را با محدودیت های جدی مواجه میسازد. موجودیت حکومتی ضعیف، منفور و ناکام، این تشویش را دامن میزند که خروج این نیرو ها در کوتاه مدت، خلأ قدرتی بزرگ و  خطرناک را موجب گردد که پُر کردن آن از طرف این حکومت یا هر حکومت غیر مردمی دیگر میسر نخواهد بود.

  اگربه یاری خداوند یکتا، مردم افغانستان پیروزی در انتخابات را نصیب ما سازند،برای آماده ساختن شرایط امنیتی دراز مدت برای وطن خود، جد و جهد خواهیم کرد. نخستین وظیفه اینست که برای حضور نیرو های خارجی، چارچوب حقوقی عادلانه و مبتنی بر احترام به حاکمیت کامل افغانها بر پروسه های ملی شان ایجاد گردد. این چارچوب حقوقی ضرورتا باید شامل رهبری و احاطۀ کامل نیرو های افغان  بر استراتیژی نظامی شان و عملیات تهاجمی بزرگِ زیربط با آن باشد.  این معاهدات باید وسعت و حدودِ وظایف، مسؤولیت ها و صلاحیت های نیرو های نظامی بیگانه را در خاک ما معین سازند و معیار های روشن برای ارزیابی نتایج را وضع کنند. این معاهدات بایست ماهیت روابط عملیاتی و کاربردی بین این قوت ها و قوت های ملی افغان را بیان کنند و شرایط عملی پروسه هایی را که به بازگشت نیرو های نظامی خارجی میانجامند، مشخص سازند. 

   در حالیکه تقویت نیرو های دفاع ملی، اولوویت سیاست ما را تشکیل خواهد داد، و همپا با سیاست ها و اقدامات سالم در جهت تقویت مصالحه و وحدت ملی، ما فعالیت دیپلوماتیک وسیع و استواری را در جهت ایجاد شرایط برای مناسبات صلح آمیز و مبتنی بر همکاری با همه همسایگان افغانستان انجام خواهیم داد. امنیت دراز مدت افغانستان از طریق سیاست اعتماد سازی با همسایگان آن قابل تحقق است. ما سهمگیری آنها را در ایجاد افغانستان صلح آمیز، واحد، متحد و پیشرفته جستجو خواهیم کرد.

   منافع امنیتی کوتاه مدت و میان مدت وطن ما صریحا تقویت اردوی ملی را میطلبد. ما،همزمان، در جستجوی بدیل های مسالمت آمیز برای تأمینِ امنیتِ کشور خویش در برابر تهدید های باالقوه از خارج مرز هایمان خواهیم بود.

  در فرجام و پا به پای شرایط امنیتی در منطقه و تأثیرات آن بالای افغانستان، ما از تقلیل تدریجی اردو تا سرحد غیر نظامی ساختن وطن ما و رشد همزمانِ پلیس و سایر نیروهای مورد ضرورت برای امنیت و حفاظت هموطنان خویش حمایت خواهیم کرد و از تخصص افسران افغان در راه های صلح آمیز استفاده خواهیم بُرد. 

   افغانستان نیت سؤ در برابر هیچ کشوری و مسئلۀ حل ناشدنی با هیچ کشوری ندارد. به منفعت ملی ماست که با همه کشور های همسایه و منطقه و کشور های اسلامی روابط صلح آمیز و دوستانه داشته باشیم. به منفعت ملی ماست که با کشور های پیشرفتۀ دنیا که سخاوتمندانه به بازسازی و پیشرفت کشور ما  یاری میرسانند،  منجمله ایالات متحدۀ امریکا، دوست باشیم.

  حالا اجازه بدهید بپردازیم به ماهیت و عملکرد های حکومت :  مردم ما سزاوار آن نیستند که پس از سالها مصیبت و ستم، حکومتی که در فساد، در سراسر جهان، مقام دوم را کمایی کرده است، بر سرنوشت آنان حاکم باشد و از آنان نماینده گی کند. فساد، شیرازۀ پیوند های اجتماعی ما را میگسلد. فساد، اعتماد مردم و جامعۀ بین المللی را به ظرفیت  ادارۀ  اقتصاد ملی صدمه میزند و کشور ما را از فرصت های طرح و پیشبرد پروژه های اقتصادی محروم میسازد. 

  ادارۀ اقتصادی سالم و ایجاد دولت پاسخگو، اولویت انکار ناپذیر لحظۀ حاضر است. ما، در صورت پیروزی، نظارت همگانی بر عملکرد دولت را تقویت خواهیم بخشید. نقش پارلمان را درین نظارت مبتنی بر دموکراسی ارتقا خواهیم داد و بین حکومت و پارلمان، همکاری واقعی را برقرار خواهیم ساخت. ما ادارۀ جهاد وطنی علیه فساد ونظارت بر عملکرد های اداری دولت را با صلاحیت های وسیع ایجاد خواهیم کرد. هر نوع فساد و فعالیت اقتصادی غیر قانونی را جرم و قابل مجازات قانونی خواهیم پنداشت.

  معیار های روشنِ شایسته سالاری و برتری ضوابط بر روابط را وضع خواهیم کرد و هنگامِ استخدام و ترفیع کارمندان دولت در مرکز و محلات، سطح تحصیل، تخصص، مهارت، سابقه و رفتار آنان را ملاک قضاوت قرار خواهیم داد.  

  حکومت ما امانت داری ، جوابگویی، حساب دهی وادارۀ سالمِ امورعامه وبیت المال را از تمام کارمندان دولتی مطالبه خواهد کرد. ریشه کن ساختن فساد در سیستم عدلی وقضایی ، پولیس وارگانهایی امنیتی اهمیت درجۀ اول دارد. با اتکا بر کارمندان سالم درین عرصه هاست که ما  به طرح وتطبیقِ سالمِ بودجه ، عواید اعظمیِ گمرکی، جواز های قانونی و سودمندِ تجارتی، قانونیت دراخذ مالیات، قراردادها وخریداریهای مفید برای مردم و ملت ، سیستم تفتیش مؤثر دراداره ها ووزارت خانه ها ،بخش صحیِ مبرا از فساد، دست خواهیم یافت. بدین وسیله است که ما ازغصب و تصرف ملکیت های عامه، قطع غیر قانونی جنگلات، استخراج غیرفنی معادن توسط زورمندان، عدم پرداخت مالیات و تطهیر پول  جلو گیری خواهیم کرد.

  ادارۀ سالم نمیتواند در شرایطی بدست آید که مأمورین دولتی به آیندۀ خویش بی اعتماد باشند و معاش قانونی و مشروع، حد اقلِ زنده گی وضرورت های اولیۀ آنها را براورده نسازد. ازینرو، ما از اصلاح سیستم تعیین معاش و ارتقای رتبوی کارمندان دولت حمایت خواهیم کرد و وسایل حمایتی اضافی، به شمول سیستم کوپون و حقوق تقاعد تضمین شده و مدرن را بکار خواهیم گرفت.  سیستم متمرکز کنونی که دران از کادر های محلی تا وزارت های مرکزی، از سیاست خارجی تا سیاست های دفاعی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، از یک دست اداره میشوند، با تنوع اجتماعی، فرهنگی و قومی کشور ما مطابقت ندارد. این سیستم، مردم را از مشارکت در حیات سیاسی باز میدارد. این سیستم، نماینده گان مردم را از نظارت بر امور سیاسی کشور محروم میسازد. ما جانبدار سیستم پارلمانی وریاستی، یعنی انتخاب ریس جمهور توسط رای مستقیم شهروندان و تعیین و عزل حکومت از طرف نماینده گان منتخب مردم هستیم. بدینوسیله میتوان حکومتی را بمیان آورد که توانایی طرح و تطبیق یک برنامۀ واقعی رشد اقتصادی و اجتماعی را داشته باشد، بتواند با کارمندان دولت و طراحان و تصمیم گیرنده گان پروژه ها نه بحیث شریکِ معامله بلکه بحیث مرجع سمت دهنده، کنترول کننده، پاداش دهنده و جزا دهنده برخورد کند، دسیپلین کاری، روحیۀ خدمتگذاری و فساد ناپذیری را از خود آغاز و بر همه مسؤولین تحمیل کند. چنین حکومتی، مورد احترام و قوی خواهد بود. چنین حکومتی، از طریق دفاع از حاکمیت ملی، دفاع از حق زنده گی  و مصئونیت افغانها و خدمتگذاری به مردم، مشروعیت خود را بدست خواهد آورد و حفظ  خواهد کرد.  این حکومت از هزاران روشنفکر، متخصص وکادر وطندوست و خدمتگذار ملکی و نظامی متشکل خواهد بود که حاکمیت فعلی حتی موجودیت آنان را انکار میکند، اما آنها وجود دارند و برای خدمت در صفوف یک حکومت پاک نفس وترقیخواه آماده اند. این حکومت، کار را به اهل کار خواهد سپرد و اهل کار در کنار ما قرار دارد.حاکمیت فعلی نه میخواهد و نه میتواند چنین حکومتی را ایجاد کند، ما، به یاری ایزد توانا، هم توانایی و هم ارادۀ ایجاد چنین حکومتی را داریم.

   مبارزه برای توسعۀ دموکراسی  و ارتقای مشارکت مردم در حیات سیاسی یکی از اهداف اساسی  ماست. مسلما دموکراسی زمانی نهادینه میشود که مردم خود را از برکت آن در امنیت و محافظت بیابند و در سایۀ دموکراسی، خود را آزاد احساس کنند و به رفاه اجتماعی دست یابند. ما کاندیدای تحولات اجتماعی هستیم و آنچه ما را از دیگران متمایز میسازد، صداقت و پیگیری ما در  مبارزه برای عدالت اجتماعی است. بیش از هر وقت دیگر در وطن ما، مبارزه بخاطر عدالت و رفاه اجتماعی، مبارزه برای دموکراسی است.   

جمهوریت و دموکراسی نمیتوانند بر مبنای پامال کردن حقوق اتباع کشور و به حاشیه راندنِ سازمانداده شدۀ نیرو های فعالِ کار و سازنده گی این وطن بنا شوند.ارتقای سطح مهارت و آموزش مردم، ایجاد زمینه های کار و دفاع از حقوق همه شهر وندان، بخصوص آنانی که از حیات مدنی کنار زده میشوند، وظیفۀ مستدام حکومت ما خواهد بود. 

     افغانستان باید دوباره به عضو فعال و قابل احترام جامعۀ بین المللی مبدل شود. کشور ما در طول دهه های 50 و 60، به اکثر میثاق های بین المللی و بخصوص به آنهایی که با حقوق بشر در رابطه اند، پیوسته است. از سالهای 70 بدینسو، اساسی ترینِ این میثاق ها در رابطه با حق زنده گی و برابری حقوق زنان با مردان، به تکرار و بصورت سیستماتیک زیر پا شده اند. ما نخواهیم گذاشت که حکومت، صرفا برای مسرت انجو ها، بیانیه های دلسوزانه بدهد و هر روز در برابر تجاوزات مکرر به این حقوق سکوت کند و برای این سکوت خود توجیهات « فرهنگی» بسازد.

ما تعهد میسپاریم که هیچ قانون، هیچ تصمیم عدلی و هیچ اقدام و سیاست حکومت در مغایرت با اسلام که دین عدالت و دین حق است و با این ارزش های اساسی بشری قرار نگیرد. حکومت مکلف است که از حق زنده گی اتباع کشور خویش در برابر هرگونه خطر، چه داخلی و چه خارجی، دفاع کند. 

 دفاع از حقوق سیاسی و مدنی زنان و تأمین مشارکت آنان در حیات اجتماعی و فرهنگی ملی، سنگ محک سیاست های ملی ما را تشکیل خواهد داد. ما هیچنوع خشونت علیه زنان را، چه از جانب بسیار زور آوران و چه از جانب کمتر زور آوران، بی مجازات قانونی نخواهیم گذاشت. خشونت و محروم ساختن زنان از حیات سیاسی و اجتماعی هیچ توجیه فرهنگی و سنتی ندارد و با آموزش دین مقدس اسلام در مطابقت نیست.

  ما متعهد هستیم که برنامه یی خاص برای تأمین حقوق انسانی و مدنی زنان طرح کنیم و به اجرا در آوریم. اولین گام ما، پیوستن به میثاق جهانی رفع تبعیض علیه زنان خواهد بود. این اقدام، مبارزۀ عدالت خواهانۀ زنان کشور ما را وسعت جهانی خواهد بخشید و دولت افغانستان را، هر دولتی که باشد، به احترام حقوق آنان مکلف خواهد ساخت. ما در جنب همه مؤسسات حقوقی، قضایی، اجرایی و امنیتی، شبکۀ نهاد های اختصاصی و مستقلِ تعمیل کنندۀ حقوق زنان را ایجاد خواهیم کرد، تا هیچ ظلمی از چشم زنان و جامعۀ مدنی مدافع آنها پوشیده نمانَد و مقامات در برابر اقدامات خود پاسخگو باشند. ما نهاد های سیاسی، مدنی و اجتماعی زنان را زیر حمایت مستقیم دولت قرار خواهیم داد تا همه کس، مطالبات آنها را جدی بگیرد. ما به وزارت امور زنان صلاحیت وسیع اجرایی خواهیم داد و آنرا به ارگان فعال سیاستگذار مبدل خواهیم کرد. ما در چارچوب این وزارت، مرکز تحقیقات و مطالعات ویژه در مورد زنان را ایجاد خواهیم کرد. ما سیاست شجاعانۀ اجتماعی را برای امحای بیسوادی، خدمات صحیِ اجتماعی، حمایۀ طفل و مادر، کاریابی و ارتقای مهارت های حرفه یی زنان و حمایت از خانواده های بی سرپرست، زنان و اطفال معیوب، معلول و بیجا شده، در مرکزاقدامات حکومت قرار خواهیم داد. ما برای آنکه زنان بتوانند در شرایط مساعد تر به حیات اجتماعی رو آورند، در طی پنج سال آینده، 20 هزار کودکستان و شیرخوارگاهِ محل کار و محل زیست در سراسر افغانستان ایجاد خواهیم کرد و بدینوسیله، زمینۀ اشتغال  را برای بیش از 100 هزار زن بوجود خواهیم آورد. ما برنامۀ سراسری رشد ظرفیت ها و مهارت های مسلکی و آموزش زنان را به منصۀ اجرا خواهیم گذاشت تا بار دیگر،  در میان مدت، دیدنِ زنان کارگر، داکتر، انجنیر، معلم، مدیر، رئیس و وزیر، به امر عادی و روزمرۀ مردم مبدل شود. 

   میلیون ها جوان افغان بیکار اند وهر سال به تعداد این بیکاران  افزوده میشود. تحصیل کرده گان بیشماری هر روزبه جمع بیکاران می پیوندند . خانواده های اسیب دیده از جنگ، نان آوری جز کودکان خورد سال و نو جوان ندارند. برنامه های فعلی تحصیلی مطابق معیار های بازار کار عیار نگردیده اند. گروه بزرگی  ازجوانان ما بدلیل جنگ یا مهاجرت ها نتوانسته اند  درس بخوانند یا آموزش ببینند. آنها اکثرا از میلۀ تفنگ، خود وخانوادۀ خودرا اعاشه کرده اند و امروز ناگزیر، در شبکه های اقتصاد جنایی و مواد مخدر جذب میشوند.   ما سهمگیری شایستۀ جوانان را در حیات اجتماعی و جامعۀ مدنی افغانستان تشویق خواهیم کرد. نصاب تعلیمی مکاتب را بکمک معلمان وطندوست و با تجربه اصلاح خواهیم کرد و کیفیت تحصیلات عالی ومسلکی را ارتقا خواهیم بخشید . نخواهیم گذاشت که آموزش وپرورش رایگان، مترادفِ آموزش و پرورش بی کیفیت باشد و ازین طریق، فاصله های اجتماعی ما زیادتر و عمیقتر شوند. ما دسترسی جوانان و پروژه های جوانان را به قرضه های دراز مدت تسهیل خواهیم بخشید و از مؤفقیت این پروژه ها مواظبت خواهیم کرد. محصلین حق دارند که بسته به درامد خانوادۀ خود، از مدد معاشِ دوران تحصیل بهره ببرند. ما به تقسیم زمین های دولتی  برای حل مشکل مسکن  معلمان ، استادان وکارمندان موسسات تحصیلی توجه لازم مبذول خواهیم داشت.  بیجا شده گان، معلولین،معیوبین  وورثۀ شهدا که در جریان سالها جنگ. توان جسمی و اجتماعی آنان فدا شده است، نه تنها بر اجتماع ملی حق جبران خساره را دارند، بلکه معضلۀ بزرگ اجتماعی را برای سالهای آیندۀ کشور ما تشکیل میدهند. حکومت ما همه امکانات مالی و اخلاقی جامعه را بشمول تأمینات اجتماعی، بیمه های صحی، فرصت های کاری، مسکن و مدد معاش برای آنها بسیج خواهد کرد. 

 حکومت ما، نقش طبیعی خود را در ادارۀ اقتصادی، انباشت مهارت های کاری، ایجاد اشتغال و پیریزی زیربنای اقتصادی ایفا خواهد کرد و تمام امکانات ما را از بازار آزاد گرفته تا سرمایه گذاری عامه بسیج خواهد نمود. بازار آزاد، بدون محافظت های اجتماعی قوی، بدون قانون کارِعادلانه، بدون سهمگیری دولت در عرضۀ ضروریات اولیۀ مردم، اکثریت مردم ما را از بازار کار و بازار مصرف کنار زده،  گروههای بزرگی از مردم و بخصوص جوانان را در حاشیۀ زنده گی بارور اقتصادی، حرفه یی و اجتماعی قرار میدهد. ما جانبدار سیاستی هستیم که از تمام ثروت های مردم افغانستان برای پیشرفت و خوشبختی وطن ما استفاده کند.ما به نقش اتاق های تجارت وصنایع وسایر مؤسسات ونهاد های صنفی تاجران ،صنعتکاران وپیشه وران اهمیت خاصی قایل هستیم، همواره با آنان مشوره ومفاهمه خواهیم کرد وسهم آنانرا در اداره و حل وفصل مسایل و رفع نیازمندی های بخش خصوصی ارتقا خواهیم بخشید . 

 بخش خصوصی میتواند جایگاه خاصی در نظام اقتصادی ورشد وتوسعۀ اقتصادی کشور ورفع نیازمندی های مردم ایفا کند. ما بخش خصوصی  وسرمایه گذاری های داخلی وخارجی را حمایت وتشویق نموده ودرجهت تامین مصئونیت وارتقای ظرفیت های انان تلاش خواهیم ورزید .ما به فعالیت پیشه وران وتشبثات کوچک ومتوسط اهمیت زیادی قایل استیم و سعی خواهیم کرد تا فضای مناسب برای فعالیت انان فراهم گردد. ما صندوق حمایت از تشبثات کوچک ومتوسط را ایجاد خواهیم کرد و دسترسی به قرضه های مناسب با شرایط سهل را برای آنان تأمین خواهیم نمود تا تشبثات کوچک ومتوسط وپیشه وران به محرک اصلی رشد وانکشاف اقتصادی جامعۀ ما مبدل گردند . احیا وانکشاف صنایع دستی باستانی ما که ارزش هنری واقتصادی اساسی دارد و بخش مهمی از صادرات کشور مارا تشکیل میدهد، همواره مورد توجه ما قرار خواهند داشت. افغانستان ظرفیت های بزرگ زراعتی دارد و میتواند در مسیر خود کفایی وسیع قرار گیرد. حکومت ما، از طریق اصلاح سیستم آبیاری، اعماربند های ذخیره وآبگردان وانهار، ایجاد زیر بنای اجتماعی و صحی در روستا ، تشویق تجمعات دهقانی در سطح قریه ها، سهمگیری در ایجاد مراکز خریداری محصولات و تأمین راه های مواصلاتی، این سمتگیری را به حرکت بزرگ ملی مبدل خواهد ساخت.

  این بود، برادران و خواهران، نکات کلی آنچه ما درروشنایی  آرزو ها و مطالبات شما  میخواهیم انجام دهیم.

  امید پیروزی بزرگ است. غاصبین حقِ مردمِ ما به مؤفقیت خود اطمینان ندارند. شما و همرزمانِ مثل شما، تیم انتخاباتی من هستید. اتکای من به خدا و به شماست. رقیبان ما با ده ها و صد ها میلیون پولِ خود، در برابر دهها و صدها هزار مظهر فداکاری و ایمانِ شما ناتوان خواهند شد. 

  برای جوان تر های شما قصه کنم که من وقتی پانزده، شانزده ساله بودم، پنج ماه مکمل برای پیروزی مردی نیکوکار و ترقیخواه ، خانه به خانه، سرک به سرک و کوچه به کوچه میگشتم و کامپاین میکردم. رفیق کاندیدم، هر چاشت، نصف نان و بیست دانه کشمش به ما میداد. ما با این کمِ رفیقانه و صادقانۀ آنها خوشبخت بودیم و آن انتخابات را به همتِ صد ها مثل من که حتی روز ها همان بیست کشمش هم برایشان نمیرسید، بُردیم. ما از آنجا آمده ایم و بازگشت ما به همانجاست. آنها برای بدست آوردن پیروزی، فقط حاضرند مصرف کنند، شما برای پیروزی، حاضرید رنج بکشید. 

  بروید و با قلب سرشار از امید و اعتقاد،به هموطنان ما، در دور افتاده ترین جا ها بگویید :  قدرت عظیمی را که در دستان تان است، ضایع نسازید. نباید یکبار دیگر، برای 5 سال دیگر، در یأس و نا امیدی زنده گی کنید، چونکه بهترین تصمیم را نگرفتید. امسال ثابت کنید که مردم افغانستان از منافع خود آگاهند و برای بار چندم نمیتوان آنان را فریب داد. برای ترقی وطن تان، برای عدالت و حق، برای خوشبختی خانواده و فرزندان تان رأی بدهید. برای کاندید زحمتکشان، برای کاندید وفاق ملی، برای کاندید درد های تان، برای حبیب منگل رأی بدهید. 

 در پهلوی هم، پیروز میشویم !  

 

دیدگاه خود را بیان کنید

  • نظر شما پس از بازبینی منتشر خواهد شد.
  • لطفا از کلمات نامناسب استفاده نکنید.
  • خواندنیها از انتشار نظرهائی که توهین آمیزبوده و یا حاوی کلمات زشت باشد معذور است.
  • آدرس ای- میل شما منتشر نمی شود و به نظرهای بدون آدرس توجه نخواهد شد.

نام (لازم):
پست الکترونیکی (نمایش داده نمیشود):
نظر شما:
 
متن سخنراني در همايش اعلام پلاتفرم انتخاباتي در کابل
داکترحبيب منگل
مبارزه برای توسعۀ دموکراسی  و ارتقای مشارکت مردم در حیات سیاسی یکی از اهداف اساسی  ماست. مسلما دموکراسی زمانی نهادینه میشود که مردم خود را از برکت آن در امنیت و محافظت بیابند و در سایۀ دموکراسی، خود را آزاد احساس کنند و به رفاه اجتماعی دست یابند. ما کاندیدای تحولات اجتماعی هستیم و آنچه ما را از دیگران متمایز میسازد، صداقت و پیگیری ما در  مبارزه برای عدالت اجتماعی است. بیش از هر وقت دیگر در وطن ما، مبارزه بخاطر عدالت و رفاه اجتماعی، مبارزه برای دموکراسی است. ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]
بارک اوبا ما وضرورت استراتیژی جدید وموثر برای افغانستان
داکترحبیب منگل

به حاکمیت ملی افغانستان احترام گذاشته شود ودرانتخابات ریاستی وپارلمانی از نیروی دموکراتیک ، مترقی وتحول طلب قاطعانه حمایت به عمل اید تا یک حکومت ملی ،دموکراتیک واداره، کارامد ، پاسخگو وخدمت گذار مردم پاه به عرصه وجود گذارد .

ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [1]
دافغانستان ددموکراسی اوپرمختیا د فراګیرغورځنګ ددریمی کلیزی په ویاړ
دوکتورحبیب منګل
دیوی هیوادنۍ پراخې دموکراتیکی جبهې ایجاد ، ځکه په یوه غوره او دورځې په دستور کی قرار لری چه دهیواد  خلک چه  د  ناامنی , فساد , غارت ، چور ، بی وزلۍ . بیکارۍ ، مرض ، خوارۍ ، بې قانونۍ ، ظلم ، ستم او بی عدالتی څخه ناری سوری وهی ، خپل نجات دملې  ، مترقی ، دموکرات او عدالت پلوه سیاسی خواکونو په یوالی او ددوی له لارې دیوه ځواکمن ، ملې ،دموکراتیک ، عدالت پلوه او خلکو ته خدمت ګار دولت   په جوړولو کې وینی . ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]
اوضاع سیاسی افغانستان وضرورت ایجاد یک جبهه ءوسیع دموکراتیک
دکتور حبیب منگل

کلید حل مسایل افغانستان دردستان نیرومند خود مردم این سرزمین وهمبستگی نیروهای ازادی خواه , ترقی خواه , دموکراتیک وعدالت پسنداین کشور قرار دارد . پیروزی ما دروحدت ماست .

ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]
آزادي ، خپلواکي اوافغانستان
ډاکتر حبيب منګل
په دي ډول ليدل کيږي چه افغانستان اوافغان ولس په اوس کې هم دخپلې آزادۍ او خپلواکۍ دساتلو اودهغه داساسي موخو يعني  ديوه پياوړي ، پايښت لرونکي  او په ملي واکمنۍ متکي او ټوليزې پرمختيا ته متعهد  ، حقوقي ، مدني او پرمختللي دولت درامنځته کيدو ، جوړيدو او استقرار په  ډګر ګې دسترو چلجونو او ستونځو سره مخ دی . ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]
د امن جرګه د امن لپاره څه بايد وګړي ؟
داکترحبيب منگل
دپاکستان دموکرات او مترقي کړۍ دنده لري چه  دتروريزم داور څخه د خپل هيواد دژغورلولپاره په جرګه کې داخبره را پورته کړي او د خپل حکومت  څخه وغواړي چه دهيواد امنيتي او نظامي اداره  دبنسټ پالو څخه چه دتروريستي کړيو تر شاه ولاړ دي  پاکه کړي . ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]
چشم دید از گرد هم ایی اعضای نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان
دوکتور حبیب منگل

دولت  دموکراتیک  وکارآمد ,نظم ،امنیت وآرامش رادرکشور به درستی تامین میکند  ؛ به کرامت انسان احترام می گذارد وحقوق اساسی وازادی های فردی واجتماعی مردم  را بدرستی تامین وحراست مینماید ؛به توسعه سیاسی , اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی کشور می پردازد, نیازها ومطالبات مردم رابرآورده میسازد وسطح زندگی ورفا  شهروندان را پیوسته ارتقا می بخشد .

ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]
تاملي بر مسله وحدت ترقي خواهان افغانستان
داکترحبيب منگل

 گسترده گی از نظر پایه اجتماعی با  خصلت فرا قومی و دفاع از منافع وخواستهای اکثریت جامعه اعم  از زحمتکشان شهر وده , روشن فکران ,فرهنگیان , مدیران وماموران دولت , اهل کسبه , تجار وسرمایه داران ملی .

ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]
درباره ضرورت تدوین استراتیژی امنیت ملی افغانستان
دوکتورحبیب منگل

ا فغانستان درناامني گسترده وكثيرالجوانب به سر می برد . تداوم وتشدید ترور, خطرافراط گرایی وخشونت سیاسی , مشکل گروه های مسلح غیر قانونی وسلاح غیر قانونی ‘ قاچاق مواد مخدر , نبود مصوونیتوامنيت فردی , اجتماعی , اقتصادی وفرهنگی وتداوم دخالت خارجی حلقات معلوم الحال خارجی , که درصلح , ثبات , انکشاف دموکراتیک کشورما, منافع خودرا در خطر می بیند , عمده تری

ادامه مطلب->>>>>

تعداد ديدگاه ها در رابطه به اين موضوع : [0]